شاید باید مطلب دیگری می نوشتم .... اما امروز وقتی گزارش تلویزیون بی بی سی درباره انتخابات در ساحل عاج را می دیدم .... به آنجایی که رسید که یک زن بیان می کرد : یکی از این دو رییس جمهور شوند ... ما به سیاست کاری نداریم و تنها از خدا می خواهیم که این ماجرا تمام شود .... و بعد دوربین از حالت کلوزآپ چهره زن بیرون می آمد و می چرخید تا پهنه بزرگی از مردم عادی را نشان دهد که جمع شده بودند ... _ خاضع و خاشع _ زانو زده و حتی تمام بدن خوابیده بر روی زمین گرم ... تا خدا آنها را از این ماجرا برهاند.

مردمی عادی ... مثل من ... مثل تو ... که یک روز رفتیم.... بگذرم

باز از ساحل عاج بگویم از تصاویری که می دیدم ... و در همان حال که نه  تنها چشمان من می دید ... چشمهای تو می دید ... و چشم جهان می دید ... به یاد آیه ای از سوره بقره افتادم که می گوید: نگویید خدایا(راعنا یعنی چوپان ما باش) بگویید (انظرنا یعنی ناظرما باش) .... و نه تنها من و تنها تو و نه تنها آن ساحل عاجی که بسیاری در زندگی هایی که رفته و زندگی هایی که نیامده ... به آنچه مامور بودند ...عمل کردند و خدا ناظر است ... و خدا ناظر است ... و خدا ناظر است.

کاش می شد دنیا به جای آنکه در دستان سیاستمداران باشد در دست مصلحان قرار گیرد....و مصلح کیست؟.... آنکه بر نفس خود ستم نمی کند .... چه کسی بر نفس خود ستم نمی کند ؟ .... کسی که وجدانی آسوده داشته باشد.... و چه کسی وجدانی آسوده دارد؟ .... کسی که بر دیگران ستم نکند.